روحانیت و بافت دولت دینی در ایران پس از انقلاب اسلامی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشیار، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، قم؛ عضو انجمن مطالعات سیاسی حوزه، ایران.

چکیده

هدف پژوهش حاضر تبیین تصویر روحانیت از «بافت» در «دولت اسلامی» بود. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که روحانیت در ابتدا بدون اینکه تصویر روشنی از بافت «دولت» داشته و مفهوم آن را به خوبی تجزیه کرده باشند، صرفاً آن را به عنوان بخشی از آرمان سیاسی خود به کار می‌بردند و تنها از «ضرورت» بناء آن سخن می‌گفتند. انگار دولت نزد آنان مفهومی بدیهی بود که لزومی جهت شکافتن هسته آن نمی‌دیدند و تنها بناء آن را به منظور اقامه شریعت لازم می‌دانستند. اما به تدریج که «دولت» به مفهومی کانونی برای آنان مبدل شد و از نزدیک با ابعاد جدید دولت آشنا شدند، کوشیدند در قبال بافت قدیم یا جدید دولت، موضع سلبی یا ایجابی اتخاذ کنند و بدین گونه پای «دولت» را به گفتگوهای درون مذهبی خود باز نمایند. در مجموع، روحانیت شیعه تصویر یک دستی از بافت دولت دینی ندارد. اما در میان آنان جریانی ظهور کرد که با درک تغییرات بوجود آمده در بافت دولت توانست راهی به سوی حقوق مردم باز نماید و همه عرصه‌های زندگی را به حاکم واگذار ننماید. بی‌تردید تا در حوزه‌ای از زندگی «حقوق» مردم به رسمیت شناخته نشود، دولت مدرن پا نمی‌گیرد و دموکراسی به مثابه یک نظام فلسفی تحقق پیدا نمی‌کند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Clericalism and the Context of Religious Government in Iran after Islamic Revolution

نویسنده [English]

  • Abdulvahhab Forati
Associate Professor, Institute of Islamic Culture and Thought, Qom; Member of the Association for Political Studies, Iran
چکیده [English]

The purpose of the present study is to explain the clergymen’s perception of “context” in “Islamic government”. The method of study was descriptive analysis and the results showed that although the clergymen initially had no clear perception of the context of “government” and had not analyzed its concept, just mentioned the necessity to establish the government and considered that as a part of their political ideal. It seems that the concept of government was evident for them so that it needed no analysis and they just deemed its establishment necessary for performing Shari‘at (religious rules). However, the concept of government gradually turned into a central concept for them and became familiar with its new dimensions so they attempted to adopt an approving and disapproving approach to the old and new state of government, thereby bringing this concept into their religious discussions. In general, Shi’ite clergymen do not have a consistent perception of the context of religious government, yet a movement has emerged among them that could realize the new changes in the context of government to initiate the notion of human rights and be in charge of some issues in life. It is evident that a modern government does not get established and a philosophical system of democracy does not take place unless human rights are acknowledged in society.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Clericalism
  • Religious Government
  • Islamic Government
  1. ابن منظور، محمد بن مکرم (1417ق). لسان العرب. بیروت: دارالفکر، ج12.
  2. اصغری، سیدمحمد (1384). بناء عقلاء. مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره70: ص 38.
  3. باربویه، موریس (1398). مدرنیته سیاسی. ترجمه عبدالوهاب احمدی. تهران: انتشارات آگه.
  4. بحرانی، ابن میثم (1385). شرح نهج‌البلاغه. ترجمه محمدرضا عطایی. مشهد: بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، ج8.
  5. پزشکی، محمد (1393). عرصه عمومی و خصوصی در فقه شیعه. قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
  6. حسینی، محمد (1410ق). الامام الشهید السید محمدباقر الصدر: دراسه فی سیرته منهجه. بیروت: دارالفرار.
  7. خمینی، سید روح‌الله (1369). صحیفه نور. تهران: سازمان مدارک علمی و فرهنگی انقلاب اسلامی.
  8. خمینی، سید روح‌الله (1372). انوار الهدایه فی التعلیقه علی الکفایه. تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
  9. خمینی، سید روح‌الله (1385). الرسائل: رساله الاجتهاد و التقلید. تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج2.

10. خمینی، سید مصطفی (1418ق). تحریرات فی الاصول. تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج7.

11. عبدالرازق، علی (بی‌تا). الاسلام و اصول الحکم. قاهره: بی‌نا.

12. عمید زنجانی، عباس‌علی (1383). فقه سیاسی. تهران: امیرکبیر.

13. فراتی، عبدالوهاب (1395).گونه‌شناسی فکری سیاسی حوزه علمیه قم. تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.

14. فیض، علی‌رضا (1374). مبادی فقه و اصول. تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ هفتم.

15. کلینی، محمد بن یعقوب (1407ق). الکافی. محقق و مصحح على‌اکبر غفاری. تهران: دارالکتب الإسلامیه. چاپ چهارم.

16. مرعشی، سید محمدحسن (1373). اقتراح درباره مبانی اجتهاد. نقد و نظر، سال اول، شماره اول: ص102.

17. مطهری، مرتضی (1390). مجموعه آثار. تهران: صدرا، ج16.

18. مظفر، محمدرضا (1389). تحریر اصول الفقه. با مقدمه ابوالقاسم گرجی. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها.

19. معرفت، محمدهادی (1373). اقتراح. نقد و نظر، شماره 1: ص 102.

20. نائینی، محمدحسین (1382). تنبیه الامه و تنزیه المله. تصحیح سید جواد ورعی. قم: بوستان کتاب.

21. نائینی، محمدحسین (1406ق). فوائد الاصول. تقریر محمدعلی کاظمی خراسانی. قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج2.