تفسیر سیاسی از آیه‌‌ی نفی سبیل برداشتی تفسیری از پایگاه فقه سیاسی(آیه‌‌ی 141 سوره‌‌ی مبارکه‌‌ی نساء)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشیار، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم؛ عضو انجمن مطالعات سیاسی حوزه، قم، ایران.

چکیده

قاعده‌‌ی "نفی سبیل" از جمله قواعد فقهی‌‌ است که در روابط حقوقی مسلمانان با غیرمسلمانان نقش تعیین‌‌کننده‌‌ای داشته و به ‌‌عنوان شاخصی برای تعدیل و تنظیم روابط مسلم و غیرمسلم به‌‌ کار رفته است. به‌‌واسطه‌‌ی این قاعده، در ارتباط میان امت اسلامی و ملل غیرمسلمان، چنین ایجاب می‌‌شود که همواره مسلمانان باید برتری داشته باشند و به‌‌ هیچ‌‌ وجه تعهد و روابطی را نپذیرند که موجب تسلط غیرمسلمانان بر ایشان شده، یا منجرّ به تساوی آنان با مسلمین گردد. آنچه در این مقاله بدان پرداخته شده، پاسخ به این پرسش بنیادی است که آیا مضمون آیه‌‌ی 141 سوره‌‌ی نساء چنین افاده‌‌ای را می‌‌نماید یا خیر؟! در این نوشتار، با روش توصیفی و تحلیلی، پس از بررسی مفهوم قاعده‌‌ی یادشده در فقه و مستندات اساسی این قاعده، به بازتاب این اصل در آثار فقهی و تفسیری پرداخته و سپس ملاحظاتی بر این تفسیر ارائه شده است. بررسی منابع و دیدگاه‌‌های مختلف نشان می‌‌دهد که «آیه‌‌ی نفی سبیل» در معنای مطابقی و مستقیم خود نمی‌‌تواند دلیل قاعده‌‌ی فقهی نفی سبیل قرار گیرد؛ تا از این طریق به منع روابط استیلایی مسلمین با کافران پرداخت، چرا که ویژگی قاعده آن است که بر مصادیق خود بدون واسطه منطبق باشد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Political Commentary on the Verse of “Nafy Sabil” An Interpretative perception of the Base of Political Jurisprudence (Verse 141 of the Surah of Nisaa)

نویسنده [English]

  • Ali Shirkhani
Associate Professor, Department of Political Science, Islamic Azad University, QomBranch, and Member of Association of Hawzah Political Studies.Qom,Iran.
چکیده [English]

The principle of "Nafy Sabil" is one of the jurisprudence rules that have played a decisive role in the legal relationship between Muslims and non-Muslims, and has been used as an indicator for modifying and regulating Muslims and non-Muslim relationships. By this rule, the supremacy of Muslims is always mandatory when having a relationship with non-Muslims, and Muslims in no way must accept the obligations and relations that led to the domination of non-Muslims or lead non-Muslims to be equated with Muslims. What has been discussed in this article is the answer to the fundamental question of whether the theme of verse 141 of the Nisaa Sura makes such a statement? In this paper, using descriptive and analytical method, after reviewing the concept of the rule mentioned in jurisprudence and the basic documents of this rule, the reflections of this principle in the jurisprudential and interpretative works has been discussed, and then a number of considerations of this interpretation are presented.The study of various sources and perspectives shows that the verse of “Nafy Sabil”, in its direct and relevant meaning, cannot be the reason for the jurisprudential principle of Nafy Sabil; so that it is used for prohibiting the religious relations of Muslims with unbelievers, because its basic characteristic is to conform to its examples without intermediaries.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Nafy Sabil Principle
  • Political Jurisprudence
  • the Surah of Nisaa
  • Muslims
  • Unbelievers
  1. قرآن کریم.

    1. ابن منظور، محمد بن مکرم (1414ق). لسان العرب. بیروت: دار صادر، ج3.
    2. انصاری، شیخ مرتضی (1393ق). المکاسب. نجف: جامعه النجف الدینیه، ج3.
    3. تهانوى، محمدعلی بن علی (1996م). کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم. بیروت: مکتبه لبنان ناشرون، ج5.
    4. جوهری، اسماعیل بن حماد (1404ق). الصحاح. بیروت: دار العلم للملالیین.
    5. دشتی، محمد (1383). ترجمه‌‌ی نهج‌البلاغه. قم: سبط النبی.
    6. راغب اصفهانی، ابی‌‌القاسم الحسین (1404ق). المفردات فی غریب القرآن. تهران: دفتر نشرالکتاب.
    7. رشیدرضا، محمد (1990م). تفسیر المنار. قاهره: الهیئه العامه للکتاب، ج5.
    8. سبحانی تبریزی، جعفر (1385). الایمان و الکفر فی الکتاب و السنه. قم: مؤسسه امام صادق(ع)
    9. صادقی تهرانی، محمد (1395ق). الفرقان فی تفسیر القرآن بالقران و السنه. بیروت: مؤسسه الاعلمی، ج7.

    10. صدر، محمدباقر (1404ق). دروس فی علم الاصول. بیروت: دار الکتاب اللبنانی، ج2.

    11. صدوق، محمدبن علی (1378ق). عیون اخبارالرضا(ع). تهران: نشر جهان، ج‏2.

    12. طباطبایی یزدی، سیدمحمد کاظم (1409ق). العروه الوثقی. بیروت: مؤسسه العلمی للمطبوعات، ج‏1.

    13. طباطبایی، سیدمحمد حسین (1369). ترجمه المیزان. ترجمه محمدباقر موسوی همدانی. قم: انتشارات اسلامی، ج5.

    14. طباطبایی، سیدمحمد حسین (1417ق). المیزان فی تفسیر القرآن. بیروت: مؤسسه الاعلمی، ج5.

    15. طبرسی، فضل بن حسن ( 1379ق). مجمع البیان فی تفسیر القرآن. بیروت: دار احیاء التراث العربی، ج2.

    16. طریحى، فخرالدین محمد (1375ق). مجمع البحرین. تهران: مکتبه المرتضویه، ج3.

    17. طوسی، محمدبن حسن (1413ق). التبیان فی تفسیر القرآن. قم: مؤسسه النشر الاسلامی، ج3.

    18. طیب، عبدالحسین (1378). الطیب البیان فی تفسیر القرآن. تهران: انتشارات اسلام، ج4.

    19. علم الهدی، سید مرتضی (1433ق). الذخیره فی علم الکلام. بیروت: موسسه التاریخ العربی.

    20. فاضل مقداد، مقدادبن عبدالله (1380). اللوامع الالهیه فی المباحث الکلامیه. قم: دفتر تبلیغات اسلامی.

    21. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب (1426ق). القاموس المحیط. بیروت: دار الکتب العلمیه، ج2.

    22. قرشی، سیدعلی اکبر (1364). قاموس قرآن. تهران: دارالکتب الاسلامیه، ج2-3.

    23. کاویانی، محمد (1393). «روش‌‌شناسی استخراج سبک زندگی اسلامی از سیره‌‌ی اهل‌‌البیت». سیاست متعالیه، سال دوم، شماره 6، ص46-31.

    24. کلینی، محمد بن یعقوب (1363). الکافی. تهران: دارالکتب الاسلامیه، ج2.

    25. موحدی فاضل لنکرانی، محمد (1378). سیری کامل در اصول فقه. قم: انتشارات فیضیه، ج2.

    26. موسوی بجنوردی، سید حسن (1377). القواعد الفقهیه. قم: نشر الهادی، ج1.

    27. موسوی خمینی، سیدروح‌‌الله (1421ق ). البیع. تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.

    28. موسوی خویی، سیدابوالقاسم (1422ق). محاضرات فى اصول الفقه. قم: موسسه احیاء آثار الخویی، ج1.