ظرفیت فقه حکومتی در کارآمدی دیپلماسی شهروندی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار، دانشگاه باقرالعلوم(ع)، قم، ایران.

2 کارشناسی ارشد، فقه سیاسی، دانشگاه باقرالعلوم(ع)، قم، ایران

چکیده

شکل‌گیری مناسبات جدید در عرصه بین‌الملل، مسیر را برای ورود بازیگران غیردولتی هموار و دیپلماسی را از انحصار دولت‌‌ها خارج نموده است. نقش محوری مردم به عنوان بازیگران جدید این عرصه از مهم‌ترین تحولات چند دهه اخیر است. دیپلماسی شهروندی نوع جدیدی از دیپلماسی است که در آن شهروندان به عنوان نمایند‌گان غیررسمی دولت نقش ایفا می‌کنند. از آنجا که دیپلماسی به‌عنوان پیشانی سیاست خارجه در فضای دیپلماتیک موجود مبتنی بر پارادایم اندیشه لیبرال دموکراسی طراحی و متناسب با این الگو، مدل‌های مختلفی از آن اجرا می‌گردد؛ ضرورت ایجاب می‌کند که در نظام مبتنی بر فقه اسلامی، دیپلماسی شهروندی نیز از منظر فقه حکومتی که وجه ارتقاء‌یافته فقه سنتی و جواهری است؛ به عنوان خاستگاه حکومت دینی و متغیر‌ اصلی تولید قدرت و مدیریت اجتماعی حاکمیت از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا، پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سوال اصلی است که فقه حکومتی- به عنوان کلان نظریه فقهی مدیریت اجتماعی حکومت اسلامی- از چه ظرفیتی در کارآمدی دیپلماسی شهروندی برخوردار است؟ نتایج حاکی از آن است که فقه حکومتی با توجه به پویایی وگستردگی در قلمرو، علاوه‌بر شمول تمام ابعاد فقه فردی، می‌تواند بنابر اقتضاء، بر مبنای تکلیف‌گرایی اجتماعی مردم در حکومت دینی، تعریف نقش هویت‌بخش و رسالت جمعی برای آحاد یک ملت، تولید نرم‌افزار و انسجام سیاست‌گذاری و ارتقاء اهداف دیپلماسی شهروندی منضبط‌کننده، تسهیل‌گر، پشتیبان، هدایت‌گر و تعدیل‌کننده آن باشد و از این رهگذر کارآمدی آن را به عنوان یکی از ابزارهای مؤثر سیاست خارجی فراهم سازد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Capacity of Governmental Jurisprudence in the Efficacy of Citizen Diplomacy

نویسندگان [English]

  • Ahmad Rahdar 1
  • Masome Moradi 2
1 Assistant Professor, Baqir al-Olum University, Qom, Iran
2 MA., Political jurisprudence, Baqir al-Olum University, Qom, Iran
چکیده [English]

New international relations have paved the way for non-governmental actors to enter the diplomatic arena, moving beyond states' monopoly. The pivotal role of people as new players in this field is one of the most significant developments of recent decades. Citizen diplomacy is a new type in which citizens act as unofficial government representatives. Since diplomacy, as the forefront of foreign policy in the existing diplomatic space, is designed based on the liberal democracy paradigm, various diplomacy models are implemented accordingly. This necessitates an examination, from the perspective of the jurisprudence of governance in the system based on Islamic jurisprudence, of citizen diplomacy, which is rooted in the elevated principles of traditional and jewel-like jurisprudence. It serves as the foundation for religious governance and the primary variable for producing power and social management by examining it from various angles. In this regard, this research seeks to answer the central question: What capacity does jurisprudential governance, as the grand jurisprudential theory of social management in Islamic governance, possess in the effectiveness of citizen diplomacy? The results indicate that jurisprudential governance, considering its dynamism and comprehensiveness, can, in addition to encompassing all aspects of individual jurisprudence based on the social duty of people in religious governance, define an identity-building and collective mission role for the entire nation. It can act as a disciplined, facilitating, supportive, guiding, and moderating force, ensuring the effectiveness of citizen diplomacy as one of the practical tools of foreign policy.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Governmental jurisprudence
  • Diplomacy
  • Efficacy
  • Citizen Diplomacy
  • International Relations
قرآن کریم.
آقابخشی، علی (1379). فرهنگ علوم سیاسی. تهران: انتشارات چاپار.
امیدی‌فرد، عبدالله؛ خلف خانی، علی (1395). بررسی و تحلیل مولفه‌های نظریات حوزه فقه حکومتی. پژوهشنامه فقه اجتماعی، 4(8).
ایزدهی، سید سجاد؛ صدیق تقی‌زاده، صدیقه (1399). ماهیت و ویژگی‌های فقه حکومتی. حکومت اسلامی، 25(1).
خمینی، سید روح‌الله (1368). شئون و اختیارات ولی فقیه. تهران: سازمان انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
دهشیری، محمدرضا (1393). پارادیپلماسی در عصر جهانی شدن: بررسی موردی دیپلماسی شهری. مطالعات راهبردی سیاستگذاری عمومی، 4(13): ص34-54.
رضائیان، علی (1379). مبانی سازمان مدیریت. تهران: سمت.
سجادپور، محمدکاظم؛ نگین راز، پروین (1393). بایسته‌ها در مدل ارزیابی تکنیک دیپلماسی مسیر دوم. سیاست خارجی، شماره 28.
سلیمی، رضا (1392). روابط بین‌الملل و دیپلماسی صلح در نظام متحول جهانی. تهران: انتشارات سمت، چاپ دوم.
ضیائی‌فر، سعید (1391). درآمدی بر رویکرد حکومتی به فقه. قم: پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی.
طالبی طادی، بهنام (1397). فقه حکومتی: درآمدی بر ماهیت، اصول، و منطق نظری. تهران: دانشگاه امام صادق(ع).
طباطبایی، محمدحسین (1417ق). المیزان فی التفسیر القرآن. قم: جامعه مدرسین، ج4.
علیدوست، ابوالقاسم (1395). فقه حکومتی، موضوع‌شناسی، نظام‌سازی و راهبرد‌های نهادینه‌سازی آن. گفتمان فقه حکومتی، 1(1).
معینی، صغری (1370). فرهنگ واژه‌ها و اصطلاحات مدیریت و سازمان. تهران: وزارت کشاورزی.
میر باقری، سید محمدمهدی (1396). درآمدی بر رویکردهای فقه حکومتی. انتشارات تمدن نوین اسلامی.
نائینی، محمدحسین (1388). تنبیه الامه و تنزیه المله. تصحیح و تحقیق سید جواد ورعی. قم: موسسه بوستان کتاب.
Chigas, D., Burgess Heidi & M.C. (2003). Citizen Diplomacy Based on a longer essay on Track II / Citizen Diplomacy. Written by Diana Chigas for the Intractable Conflict Knowledge Base project.
Dawson, J. (2011). Thescop Of Poitical Participation. Journal Of Community Development.
Melissen, J. (2005) Wielding soft power: The new public diplomacy. Netherlands: The Netherlands Institute of International.