ابن رشد و دانش سیاسی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

چکیده

در امتداد مسأله نسبت دین و عقل درحوزه دانش های عملی، به ویژه سیاست، بحث جایگاه عقل و شرع در تنظیم سلسله مراتب دانش ها اهمیت فراوانی دارد. به نحوی که هرگونه تلقی از این رابطه، تأثیر انکارناپذیری بر طبق هبندی و جایگا هشناسی دانش ها از خود به جای می گذارد. با شکل گیری نهضت ترجمه و انتقال اندیشه ی یونانی به جهان اسلام، برخی از اندیشمندان برجست هی تمدن اسلامی، بر اساس مبانی و مفروضات شان طبقه بندی های جدیدی از دانش های عصر خویش ارائه داد هاند که ناشی از پذیرش اقتدار بوده است. طبیعتاً در چنین نگرشی، دانش فقه به مثابه « فقه » شریعت و دانش مبین آن یعنی بنیادی شرعی و مدنی برای سیاست تلقی م یشود. اب نرشد اندلس ، ی فیلسوف مشائی و فقیه برجسته ی قرن ششم ه.ق یکی از اندیشمندان اسلامی است که اگرچه همانند فارابی احصاءالعلوم ننوشته، اما می توان با استناد به برخی آثارش به جایگاه شناسی دانش سیاسی در نظر وی دست یافت. مقاله ی حاضر در پاسخ به این پرسش که از دیدگاه اب نرشد دانش سیاسی از چه جایگاهی در سلسله مراتب علوم برخوردار است، این فرضیه را دنبال می کند که حکمت عملی (اخلاق و سیاست) و دانش فقه، به خاطر اشتراک در غایت بودن فضیلت ذیل علم مدنی قرار میگیرد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Ibn-e Roshd and Political Knowledge

نویسندگان [English]

  • Ahmad Biglari
  • Ibrahim Barzegar
چکیده [English]

In continuance of the topic of “the relation between intellect and religion” in the realm of practical sciences – specially Politics, the issue of “place of intellect and Shar’ (Religious Law) in setting the hierarchy of sciences” is of high importance in such a way that any interpretation of this relationship leaves an undeniable effect on categorization and of various knowledge and knowing their position. With formation of translation movement and transition of Greek knowledge to the Islamic world, some of the noticeable thinkers of Islamic civilization, have proposed new categorizations of their various contemporary knowledge on basis of their principles and hypotheses which has been due to the mastery of Shariah and its explaining knowledge; Fiqh. Naturally, in such a viewpoint, the science of Fiqh is considered a religious and civil foundation for the politics. Ibn-e Rosh Andulusi, the Masha’i philosopher and the 6th century great jurist is one of the Islamic thinkers who, although didn’t write Ehsa-Al Olum like Al-Farabi, but we can arrive at typology of political science for him with referring to some of his works. With seeking for response to the question “what is the place of Political knowledge for Ibn-e Roshd in the hierarchy of sciences?”, this paper follows the hypothesis that practical Hikmah (Ethics and Politics) and the science of Fiqh are considered “civil knowledge” because of their sharing of “Fazilah” (superiority) being the end.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Ibn-e Roshd
  • Localization of Political Knowledge
  • Practical Hikmah
  • Islamic Political Knowledge
  • Civil Science
  • Fiqh
  1. ابن‌رشد (1950م)، تلخیص کتاب النفس، تحقیق احمد فؤاد الأهوانی، قاهره، مکتبه النهضه المصریه.
  2. ــــــ (1998م)، تلخیص السیاسه لافلاطون، نقله الی العربیه: حسن مجید العبیدی و فاطمه کاظم الذهبی، بیروت، دارالطلیعه.
  3. ــــــ (2002م)، الضروری فی السیاسه، نقله عن العبریه الی العربیه: الدکتور احمد شحلان مع مدخل و مقدمه تحلیلیه و شروح للدکتور محمد عابد الجابری، بیروت، مرکز دراسات الوحده العربیه.
  4. ــــــ (2006م)، بدایة المجتهد ونهایة المقتصد، تحقیق و تخریج عبدالرزاق المهدی، بیروت، دارالکتاب العربی.
  5. احمدی طباطبایی، سید‌محمد‌رضا (1384)، «تأثیر رساله اخلاق ارسطو در میراث اخلاقی و مدنی حکمای اسلامی»، فصلنامه دانش سیاسی، ش1، ص 103-128.
  6. ارسطاطالیس (1381)، اخلاق نیکوماخس، ترجمه: سید ابوالقاسم حسینی، تهران، دانشگاه تهران، ج1و2.
  7. برزگر، ابراهیم (1389)، «ساختار فهم اندیشه سیاسی اسلام»، فصلنامه دانش سیاسی، ش 12، ص 43-72.
  8. بکار، عثمان (1381)، طبقه‌بندی علوم از نظر حکمای مسلمان، ترجمه: جواد قاسمی، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی.
  9. بورشاشن، ابراهیم بن عبدالله (2010م)، الفقه والفلسفه فی الخطاب الرشدی، بیروت، دارالمدار الإسلامی.

10. الجابری، ‌محمد عابد (2002م)، «مقدمة» لکتاب الضروری فی السیاسه، نقله عن العبریه الی العربیه: الدکتور احمد شحلان، ‌بیروت، مرکز دراسات الوحده العربیه.

11. حائری یزدی، مهدی (1361)، کاوش‏های عقل عملی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.

12. روزنتال، اروین آی.جی (1388)، اندیشه سیاسی اسلام در سده‌های میانه، ترجمه: علی اردستانی، تهران، قومس، چاپ دوم.

13. زیدان، محمود (1989م)، نظریه المعرفه عند مفکری الاسلام و فلاسفه الغرب المعاصرین، بیروت، دارالنهضه العربیه.

14. طوسی، خواجه نصیرالدین (1388)، اخلاق ناصری، تصحیح و تنقیح: مجتبی مینوی و علی‌رضا حیدری، تهران، خوارزمی.

15. العبیدی، حمادی (1991م)، ابن‌رشد و علوم الشریعه الاسلامیه، بیروت، دار الفکر العربی.

16. فارابی، ابونصر محمد بن محمد (1381)، احصاء العلوم، ترجمه: حسین خدیوجم، تهران، علمی و فرهنگی.

17. گالستون، ماریام (1386)، سیاست و فضیلت، ترجمه: حاتم قادری، تهران، بقعه.

18. مدرسی، سید محمدرضا (1388)، فلسفه اخلاق، تهران، سروش، چاپ سوم.

19. المصباحی، محمد (1998م)، الوجه الآخر لحداثه ابن‌رشد، بیروت، دار الطلیعه.

20. مطهری، مرتضی (1379)، آشنایی با علوم اسلامی، تهران، صدرا.

21. ملکیان، مصطفی (1377)، تاریخ فلسفه غرب، قم، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، ج1.

22. میراحمدی، منصور (1384)، «روش‌شناسی فهم فلسفی شریعت در اندیشه سیاسی دوره میانه»، مجله پژوهش و حوزه، ش21و22، ص 164-186.

23. هدایت، محمد (60/11/1389)، «ابن‌رشد و بنیادگذاری علم سیاست»،

 http://mhedayat.blogfa.com/post-64.aspx.